امشب از کنج دلم آید نوای ساز تو

امشب از کنج دلم آید نوای ساز تو
دل به این خوش کرده ام گردم فدای ناز تو
نازپرورده تویی ِ سازت بسازد کار من
پر کشیده روح من بر آستان راز تو
انتظاری سخت تر از دیدن رویت کجاست
تا مرا از پا درآرد می نوازد ساز تو
راه دور است اینچنین غمازه ای با من مکن
پا دهد اینک به سر آیم ِخوشا آواز تو
نور را کور گردانم در این محفل خجل گردانمش
تو سرا پا نور هستی نور هم آغاز تو
دلبرا بس کن دگر دل تکه تکه شد ز غم
تار سازت می شوم با یک نگاه ناز تو ...
دیدگاه ها (۵)

بیچاره پاییز ...دستش نمک ندارد...این همه باران به آدم ها میب...

چه سختِ هم پاییز باشد ؛هم ابر باشدهم باران باشد !هم خیابان ِ...

مثل یک معجزه‌ ای علت ایمان منیهمه هان و بله هستندو شما جان ...

در دوچال گونه ات دنیای من جا میشود عاشق دنیای خویشم لحظه خند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط