دلخور میشویم
دلخور میشویم
و حتے یڪبار به زبان نمے آوریم.
تغییر میڪنیم،
کم میخندیم،
ڪوتاه حرف میزنیم،
بـے توجهے میڪنیم.
نمیدانند این ڪوتاه گفتن ها و اخم ڪردن ها
نتیجه ی همان نگفتن هاست.
درنتیجه: سرد میشوند، ترڪمان میڪنند، فڪر میڪنند دوستشان نداریم...
ما میمانیم و یک عالمه دلخورے و غم،
ما میمانیم و دنیایـے از سوال و تعجب،
ما میمانیم و احساساتے ڪه به مرز دیوانگے رسیده...
و حتے یڪبار به زبان نمے آوریم.
تغییر میڪنیم،
کم میخندیم،
ڪوتاه حرف میزنیم،
بـے توجهے میڪنیم.
نمیدانند این ڪوتاه گفتن ها و اخم ڪردن ها
نتیجه ی همان نگفتن هاست.
درنتیجه: سرد میشوند، ترڪمان میڪنند، فڪر میڪنند دوستشان نداریم...
ما میمانیم و یک عالمه دلخورے و غم،
ما میمانیم و دنیایـے از سوال و تعجب،
ما میمانیم و احساساتے ڪه به مرز دیوانگے رسیده...
۵.۱k
۱۳ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.