گر چه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست

گر چه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن! آینه این‌قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن‌ها آیا
دو برابر شدن غصه‌ی تنهایی نیست؟!

بی‌سبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست

آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست

آن‌که یک‌عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست
دیدگاه ها (۰)

در آن لب‌هایِ …افــســونگر چــہ داری ؟در آن دڸ … غیرِ شور شر...

مـن بـه خـود می گـویـم:چـه کـسی بـاور کـردجـنگــل جـان مــر...

شبی پر کن از بوسه ها ساغرمبه نرمی بیا همچو جان در برمتنم را ...

زلیخای منی خاتون منم آن یوسف پیرتتوتمثال خودلیلی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط