وقتی خیلی عادی رو مبل نشستن و میری رو پاشون میشینی و خیلی
وقتی خیلی عادی رو مبل نشستن و میری رو پاشون میشینی و خیلی هات میگی ددی
نامی؛ عشقم الان کرمت گرفته ؟ برو اونور دارم کتاب میخونم
ا/ت: هق .. باشع منم میرم با یه پسر دیگ اهم اهم میکنم
نامی: هوییی تو غلط میکنی بتمرگ همینجا تا دعوا را ننداختم
جین: عه آخه الان مگ نمیبینی دارم فیلم آشپزی میبینم
ا/ت: باشع پس برو با اشپزیو غذاهات ازدواج کن من میرم به داداشم بگم
ج: عشقم اگه از الان داری انقد حساسیت نشون میدی ازدواج کنیم چی میشه
یونگی: عشقم الان حال ندارم برو اونور
ا/ت: (تو دلش) اوهوم باشع میدونم چیکارت کنم(گوشیشو برمیداره الکی انگار پسری بهش زنگ زده باشه باهاش میحرفه) سلام عشقمممم چطوری قربونت بشم باشه الان میام
ی:جاننن اون کی بود سریع گمشو اتاق بدو اون گوشیم بده من آخه چرا میخوای حرص منو دربیاری ( بچه به گریه میوفته) عشقم باهام اینجوری نکن هق.. میدونی خوشم نمیاد پسری بهت زنگ بزنه چرا اینجوری میکنی
هوپی: باعشه بریم سانشاینم دلم برات تنگیده بوددد
موچی: عاح نفسم الان نه
ا/ت: باشع منم میرم بار با یه پس... ( جیمین بهش سیلی زد)
م: ا/ت بفهم چی میگی نزار همینجا بزنم بکشمت تو هیچ حقی نداری تنهایی بری بار الان دیگ پارک ا/تی فهمیدییی بیااا بدوو دیگ تحریک شدم (اشاره به پاهاش)
ته ته: زندگیم مگ نمیبینی دارم با یونتان بازی میکنم
ا/ت: باشع بزا منم برم پیش گربم دیگه هم به تو توجه نمیکنم ( روبه گربش میگه) عشقم نفسم بریم بازی کنیم با وسایلات ؟ آخ من قربون میو میو کردنت بشم
ته: با گریه میگه خو ببخشید عشقم ولی انقد به اون توجه نکن .. هقق.. اون گربه رو بذار کنار تا نکشتمش ازش بدم میاد بیا اصن من گربه تو میشم فقط اونو بزا کنار
کوکی: عشقم دارم گیم میزنم میبینی که
ا/ت:( درحال قربون صدقه رفتن بم) اوخیییی خدااا چه هاپویه نازی من فدات شم
کوکی: هی هی پس من چی ها تاحالا بهم نگفتی فدات شم الان داری میگی اون سگو بیشتر از من دوست داریییی بخدا که اینجارو خراب میکنم رو سرت اگه بگی بیشتر از من دوسش داری
وای ببخشید خیلی طولانی شد
ولی امیدوارم خوشتون بیاد اگه نظری دارید حتما حتما بگید♥️💙⛓️💛
نامی؛ عشقم الان کرمت گرفته ؟ برو اونور دارم کتاب میخونم
ا/ت: هق .. باشع منم میرم با یه پسر دیگ اهم اهم میکنم
نامی: هوییی تو غلط میکنی بتمرگ همینجا تا دعوا را ننداختم
جین: عه آخه الان مگ نمیبینی دارم فیلم آشپزی میبینم
ا/ت: باشع پس برو با اشپزیو غذاهات ازدواج کن من میرم به داداشم بگم
ج: عشقم اگه از الان داری انقد حساسیت نشون میدی ازدواج کنیم چی میشه
یونگی: عشقم الان حال ندارم برو اونور
ا/ت: (تو دلش) اوهوم باشع میدونم چیکارت کنم(گوشیشو برمیداره الکی انگار پسری بهش زنگ زده باشه باهاش میحرفه) سلام عشقمممم چطوری قربونت بشم باشه الان میام
ی:جاننن اون کی بود سریع گمشو اتاق بدو اون گوشیم بده من آخه چرا میخوای حرص منو دربیاری ( بچه به گریه میوفته) عشقم باهام اینجوری نکن هق.. میدونی خوشم نمیاد پسری بهت زنگ بزنه چرا اینجوری میکنی
هوپی: باعشه بریم سانشاینم دلم برات تنگیده بوددد
موچی: عاح نفسم الان نه
ا/ت: باشع منم میرم بار با یه پس... ( جیمین بهش سیلی زد)
م: ا/ت بفهم چی میگی نزار همینجا بزنم بکشمت تو هیچ حقی نداری تنهایی بری بار الان دیگ پارک ا/تی فهمیدییی بیااا بدوو دیگ تحریک شدم (اشاره به پاهاش)
ته ته: زندگیم مگ نمیبینی دارم با یونتان بازی میکنم
ا/ت: باشع بزا منم برم پیش گربم دیگه هم به تو توجه نمیکنم ( روبه گربش میگه) عشقم نفسم بریم بازی کنیم با وسایلات ؟ آخ من قربون میو میو کردنت بشم
ته: با گریه میگه خو ببخشید عشقم ولی انقد به اون توجه نکن .. هقق.. اون گربه رو بذار کنار تا نکشتمش ازش بدم میاد بیا اصن من گربه تو میشم فقط اونو بزا کنار
کوکی: عشقم دارم گیم میزنم میبینی که
ا/ت:( درحال قربون صدقه رفتن بم) اوخیییی خدااا چه هاپویه نازی من فدات شم
کوکی: هی هی پس من چی ها تاحالا بهم نگفتی فدات شم الان داری میگی اون سگو بیشتر از من دوست داریییی بخدا که اینجارو خراب میکنم رو سرت اگه بگی بیشتر از من دوسش داری
وای ببخشید خیلی طولانی شد
ولی امیدوارم خوشتون بیاد اگه نظری دارید حتما حتما بگید♥️💙⛓️💛
۱۴.۲k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.