شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود

شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود
گفت : هر جا که نظر می‌کنم
بر زمین همه گوهر ریخته 
و بر در و دیوار همه زر آویخته!
کسی نمی‌بیند و کسی نمی‌چیند ....

گفتند : کو؟ کجاست؟
گفت : همه جاست
هر جا که می‌توان خدمتی کرد ،
یا هر جا که می‌توان راحتی به دلی آورد
آن جا که غمگینی هست و آن جا که مسکینی هست. 
آن جا که یاری طالب محبت است و آن جا که رفیقی محتاج مُرُوَت ....

🍃 🌸 🍃

سلام
صبحتون بخیر وشادی
طبیعت گیلان
🌻 🌻 🌹 🌷 🌹 🌻 🌻
دیدگاه ها (۱)

گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهدجز گپ ریز ریز با مادرمهی من حرف بز...

🆕 🔴 برداشت جاسوس دوتابعیتی از «فشار حداکثری» ترامپ:جیسون رضا...

روزنامه صهیونیستی: «محور مقاومت» می‌تواند فناوری غربی را شکس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط