یادتهمامان

یادته‌مامان...؟!!
اسم‌قاشق‌روگذاشتی‌قطار...هواپیما‌...
کشتی...تایه لقمه بیش‌تر‌بخورم؟!... یادت هست ؟!!...شدی‌خلبان...ملوان...
لوموکوتیوران...
میگفتی بخور‌بزرگ بشی اقا‌شیره‌بشی‌خانم‌طلا‌بشی....
ومن‌عادت‌کردم‌هر‌چیزی‌را‌بدون‌اینکه‌دوست‌داشته‌باشم‌قورت‌بدهم...
حتی بغض های نترکیده‌ام را...‌
دیدگاه ها (۲)

حکایت‌دوستی‌من باتو...حکایت‌قهوه‌ایست‌که‌بایاد‌تو‌تلخ‌تلخ‌نو...

با اینکه‌ازم‌دوری‌اما‌هر‌وقت‌دستمو‌میزارم‌رو‌قلبم،میبینم‌‌سر...

دقایقی‌در زندگی‌هستنندکه دلت انقدر برای کسی تنگ می‌شودکه می‌...

سال نو بر همه دوستان گلم مبارررررررررک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط