مدتی شد که به جان باتو در آمیخته ایم

مدتی شد که به جان باتو در آمیخته ایم

در سر زلف دلاویز تو آویخته ایم

جوی آبی که روان در نظرت می گذرد

آب چشمیست که ما بر گذرت ریخته ایم

...♡...
دیدگاه ها (۰)

گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟گفتم آری میتوانم... بشنو و...

گاهی مسیر جاده به بن بست می رودگاهی تمام حادثه از دست می رود...

از دست غیبت تو شکایت نمی‌کنمتا نیست غیبتی نبود لذت حضورگر دی...

درد عشقی کشیده‌ام که مپرسزهر هجری چشیده‌ام که مپرسگشته‌ام در...

تو... قشنگترين عامل تپش قلب منی

نحس

بوی الکل و مواد ضد عفونی بینی دختر را میسوزاند. همه جا برای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط