در کافه ای که تمام میزهایش رزروِ من و توست
در کافهای که تمام میزهایش رزروِ من و توست
در خلوتی که تنها حریم من و توست
بر سرِ هر کدام از این میزهای چوبی که میخواهی
بنشین
یک فنجان قهوه تلخ
بر سر یک میز
در کنارِ تو
چَشم در چَشم تو
با سوسوی شعلهی شمع
و شیرینیِ نگاهِ تو ، عجب میچسبد
فنجانم را وارونه میکنم
فالی در کنار تو
نه!
جایی که چَشمان تو باشد
ته فنجان دیدن ندارد!
به قول حضرتِ حافظ
"سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت"
همه در چَشمان توست
چشمهایت را از من مگیر
در خلوتی که تنها حریم من و توست
بر سرِ هر کدام از این میزهای چوبی که میخواهی
بنشین
یک فنجان قهوه تلخ
بر سر یک میز
در کنارِ تو
چَشم در چَشم تو
با سوسوی شعلهی شمع
و شیرینیِ نگاهِ تو ، عجب میچسبد
فنجانم را وارونه میکنم
فالی در کنار تو
نه!
جایی که چَشمان تو باشد
ته فنجان دیدن ندارد!
به قول حضرتِ حافظ
"سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت"
همه در چَشمان توست
چشمهایت را از من مگیر
۳۶۶
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.