خسته یِ خسته است. تنش تکه غمی بود که تکان می خورد، قلبش ت
خستهیِ خسته است. تنش تکه غمی بود که تکان میخورد، قلبش توده دلتنگیای بود که میتپید، سرش بازارِ حرفهایِ مردمانِ پرسخن بود؛ خسته بود، خسته از تظاهر کردن، خسته بود، خسته از آدم بودن
۲۷.۱k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲