او بانوییست که ردای عفاف بر دوش افکنده و در سایهی وقاری

او بانویی‌ست که ردای عفاف بر دوش افکنده و در سایه‌ی وقاری بی‌مثال، چون کوه استوار ایستاده است. چادری سیاه به سیاهی شب بر سر دارد، که نه تنها پرده‌ای بر چهره‌ی فرشته‌گون اوست، بلکه آینه‌ای‌ست از صلابت ایمان و پاکدامنی‌اش. چهره‌اش در پس این حجاب به سان گلی در نهان، درخشان و از تابشِ حیا روشن است. نسیم نجابت بر او می‌وزد، و هر گامش طنین عشق به خالق و رضایت از مسیر خویش است.

در میان نگاه‌های بی‌قرار و زبان‌های پرسش‌گر، او همچون گوهری در صدف پنهان است. بی‌آنکه از تایید دیگران در طلب چیزی باشد، آزاد و آرام می‌خرامد. چادرش نه باری بر دوش، که بال‌های پرواز او به آسمان ایمان است. این بانو، در خاموشی خویش، همچون چراغی تابان، راهنمای اهل دل است و به هر که بینای حقیقت باشد، نوری از جنس طهارت و اصالت هدیه می‌دهد.
دیدگاه ها (۰)

کسی که به حق عشق ورزد، به مخلوق نیز عشق می‌ورزد. این عشق، پا...

#یه_تیکه_کتاب یک عمر در انتظاری تا بیابی آن را کهدرکت کند و ...

یأس،از جنود شیطان استو امید،از جنود خداست؛ همیشه امیدوار باش...

امروز فرمود : اگر می‌خواهید رها شوید اول باید رها کنید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط