لبخند را تو بیاور شعر تازه را من دم میکنم

لبخند را تو بیاور، شعر تازه را من دم میکنم،
در فنجان حس زندگی می‌ریزم،
می‌نشینیم گپ میزنیم،
هنوز هم کلی حرف نگفته داریم،
از خدا، از زندگی،
از خنده ی گل، از بوی صحرا...
گلایه ها و تلخی ها را هم میدهیم دست نسیم
تا با خودش ببرد.
زندگی پراست از شادی های کوچک
که ما ساده از کنارش می‌گذریم.
شاد باش...
زندگی کوتاه است...




#عاشقانه
دیدگاه ها (۴)

خانه‌ مادربزرگ الماس داردقصه‌هایش مزه ریواس دارددر حیاط خانه...

#حیدرڪرارڇـۅݩ نـامـہ ے جُـږݥـ مـارا بـہـم پـیـچـیـدنـدبـڔدنـ...

‍ از حضرت علی (ع) سوال کردند:1) سنگین‌تر از آسمان چیست؟ فرمو...

یادته میگفــتی عشقمــون مثلتو فیــلماست تو نقشــت رو خوببازی...

به یاد سلمان هراتی، قیصرامین پور و طاهره صفارزاده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط