آخرین لالایی مادر
آخرین لالایی مـــــــــــــادر...
آرام بگیر....فرزندم!
این گلوله ها که از دست ناپاکان بر سینه ی پاک تو نشسته،
کمند زلف یار بود
و تو را به فراسوی هســــتی، به دیدار معشـــوق برد
آری فرزندم! فرزند امـــام!
با قامت در خون شکسته ات! با روح ایثار و مجاهدت
آرام بگیر ای روح پرتلاطم ایمــــان در کالبدی خونبار
آرام بگیر جــــوان رعنایم...!
آرام بگیر جــــگر گوشه ام...!
آرام بگیر....فرزندم!
این گلوله ها که از دست ناپاکان بر سینه ی پاک تو نشسته،
کمند زلف یار بود
و تو را به فراسوی هســــتی، به دیدار معشـــوق برد
آری فرزندم! فرزند امـــام!
با قامت در خون شکسته ات! با روح ایثار و مجاهدت
آرام بگیر ای روح پرتلاطم ایمــــان در کالبدی خونبار
آرام بگیر جــــوان رعنایم...!
آرام بگیر جــــگر گوشه ام...!
- ۶۵۳
- ۱۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط