یک جا هم نیکی فیروزکوهی مینویسد:
یک جا هم نیکی فیروزکوهی مینویسد:
آدمها ذره ذره محو میشوند... آرام، بیصدا و تدریجی...
و من دارم محو شدنم را با تک تک تار و پود وجودم حس میکنم...
دارم محو میشوم. محو شدن تدریجی اگر فرد در هوشیاری نباشد بهتر از حذف شدن ناگهانی است...
حذف شدن ضربه ای میزند غیرقابل جبران...
اما محو شدن اگر آدمش من باشد که همه چیز زندگی را در اوج هوشیاری میخواهد... میشود مرگ با قرص برنج...
مرگی در اوج هوشیاری تا لحظه آخر...
تو تمام پروسه تخریب خودت، و نزدیک شدن به مرگ را حس میکنی... و کاری هم از دست هیچکس ساخته نیست...
محو شدن برای من درست شبیه مرگ با قرص برنج است...
میفهمی این محو شدن و حذف تدریجی را و کاری هم از دستت برنمی آید...
یعنی از دست هیچکس...
هستم اما نیستم...
یک پایم روی زمین است...
یک پایم سر گذاشته به بیابان فراق...
و سری که در آسمان سیر میکند...
دارم ذره ذره محو میشوم...
آرام، بیصدا، تدریجی...
همین
#الهام_جعفری
#ممنوعه #به_وقت_دلتنگی
آدمها ذره ذره محو میشوند... آرام، بیصدا و تدریجی...
و من دارم محو شدنم را با تک تک تار و پود وجودم حس میکنم...
دارم محو میشوم. محو شدن تدریجی اگر فرد در هوشیاری نباشد بهتر از حذف شدن ناگهانی است...
حذف شدن ضربه ای میزند غیرقابل جبران...
اما محو شدن اگر آدمش من باشد که همه چیز زندگی را در اوج هوشیاری میخواهد... میشود مرگ با قرص برنج...
مرگی در اوج هوشیاری تا لحظه آخر...
تو تمام پروسه تخریب خودت، و نزدیک شدن به مرگ را حس میکنی... و کاری هم از دست هیچکس ساخته نیست...
محو شدن برای من درست شبیه مرگ با قرص برنج است...
میفهمی این محو شدن و حذف تدریجی را و کاری هم از دستت برنمی آید...
یعنی از دست هیچکس...
هستم اما نیستم...
یک پایم روی زمین است...
یک پایم سر گذاشته به بیابان فراق...
و سری که در آسمان سیر میکند...
دارم ذره ذره محو میشوم...
آرام، بیصدا، تدریجی...
همین
#الهام_جعفری
#ممنوعه #به_وقت_دلتنگی
۱۶.۵k
۰۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.