امروز رفتم خونه یکی از هم کلاسی هام که خیلی باهاش صمیمی ا
امروز رفتم خونه یکی از هم کلاسی هام که خیلی باهاش صمیمی ام...
یه برادر 5 ساله داشت همش به من میچسبید...
رو مبل مینشستم میومد پیشم میشست...
اخر سرم امد گفت روت کراشم...
اقااا
من ریدم به این روزگارررررلمشلمسلکشمفشنق
من نوخوامممم
این چه زندگی ای عه که من دارم میکنممم
.
.
.
.
من با زندگی گهلم...
یه برادر 5 ساله داشت همش به من میچسبید...
رو مبل مینشستم میومد پیشم میشست...
اخر سرم امد گفت روت کراشم...
اقااا
من ریدم به این روزگارررررلمشلمسلکشمفشنق
من نوخوامممم
این چه زندگی ای عه که من دارم میکنممم
.
.
.
.
من با زندگی گهلم...
- ۵.۰k
- ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط