هشتمین روز عجب حال دعایی دارم

هشتمین روز عجب حال دعایی دارم
حالت مشهدی و کرببلایی دارم
حرم امن خدا پنجره فولاد شماست
و خدا گفت که دیدی چه رضایی دارم
واقعا معرکه ای هست میان من و تو
عشق بازیست عجب حال و هوایی دارم
نفسم، خواب و خوراکم،همه ام هست ثواب
و بدانید که اینگونه خدایی دارم
ز خراسان بروم کرببلا جان بدهم
که گریزی بزنم میل سنایی دارم
روضه ای آمد و آمد شب هشتم یادم
رقص شمشیر ز اکبر چه نمایی دارد
ناگهان گفت حسین این چه مکرر شدن است
شکر بهر بدنت تکه عبایی دارم.
دیدگاه ها (۱)

یا امیرالمومنینکعبه را نقره بکوبند و سیاهی به تنشباز هم بر د...

آیت الله شبر فرمودند: چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 س...

«هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است حتی اگر که بال و پرش را ...

بر هرچه محب حیدری رحمت بادمنعم به سر سفره ی پر برکت بادنیت ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط