کنون که صاحب

کنون که صاحب
مژگان شوخ و چشم سیاهی

نگاه دار دلی را
که برده‌ای به نگاهی
دیدگاه ها (۰)

ستان هیچ نکردند و رسیدند به تومن به دنبال تو می‌گردم و سرگرد...

من میزبان درد و غم و رنج و حسرتمای آرزوی گمشده مهمان کیستی.....

قصد او سوی فراقترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست👤

شباهت تو و من هرچه بود ثابت کردکه فصل مشترک عشق وعقل تنهایی ...

حال دلتون خوووب

جز دلی شکسته و چشمی اشک‌بار چیزی نداریم، اما امید بسته‌ایم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط