تانگوی تکنفره

"تانگوی تک‌نفره"

در عروسیِ تو خواهم رقصید
اگرچه ناشیانه،
حتی اگر چشمانم
دو پنجره باشند
رو به رگبارهای پاییزی چمخاله.

وقتی تو در جامه‌ی سپیدت
سیگار از دهانِ مردانِ مجلس بی‌اندازی
و درزِ پرده‌های خانه
به حجره‌های شهرفرنگی بدل شود
که فرشته‌گان
برای تماشا کردنت
پشت آن‌ها صف می‌کشند،
من هم میان میهمانان خواهم بود
با هزار قمریِ سَربُریده
در نگاهم.

آینه‌ای که تو در آن بنگری
هرگز نمی‌شکند
و ماشینی که به شادباش عروس شدنت بوق بزند،
به دره نخواهد افتاد.

عروسِ افسون‌گری که شانه‌هایت
نصف‌النهار جهان را تعیین می‌کنند!
آن شب مقابلِ چشمانت
تانگویی تک‌نفره خواهم رقصید
با باران.// یغما گلرویی
دیدگاه ها (۳)

اگه پولی رو که برای دستگیری من خرج میکنن روبه خودم بدن دست ا...

سنگینـــــ تــر از گــوشـــ هـآیشــــ ،،مــدآل هــآۍ بــر سی...

موهاش دریا بوددنیامو زیبا کردفهمید دیوونمموهاشو کوتا کرد....

برای جنگل فرقی نمی کندکه درختانش عصا باشند در دستانپیری منیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط