اپدیت ویورس نامجون
اپدیت ویورس نامجون
"می گن ده سال دیگه کوه ها و رودخانه ها تغییر می کنن ، درسته.
امواج بی شماری وجود داشت...
انقدر زیاد بودن که یادم نمیان..
وقتی 20 و 30 ساله بودم، آدم دیگه ای بودم.
حالا منِ قدیمی تر ناآشناست.
وقتی کلمه ای پنهان بشه پس حتما چیز بسیار خاصیه که پنهان میشه.
تا زمانی که یک اسم تبدیل به ضمیر بشه
برای اینکه بنگتن ، بنگتن شد و آرمی ، آرمی شد... باران و باد و عشق زیادی وجود داشت.
ما دنیای خودمون رو ساختیم که شاید هیچکس نتونه اون را درک کنه.
با تشکر از آرمیامون و افراد بی شماری که به ما کمک کردن ، من یه تجربه بسیار خاص داشتم که دیگه هرگز تجربه نخواهم کرد.
حالا که نگاهی که به گذشته میکنم، عادت داشتم بدون استراحت بیرون برم، حتی اگر مدتی غرق در فلش بک باشم.
حتی در حال حاضر، من هنوز در حال ارزیابی کارهای بعدی خودم هستم. احساس می کنم می تونم هر چیزی باشم.
نگرانیها و دوگانگیهایی که در هفده و بیست سالگی داشتم، الانم دارم.
کم کم دارم بالغ میشم..
چیزهای زیادی توی دنیا وجود داره که تنها با کلمات و نوشتن نمیشه اونها رو توضیح داد.
من یاد گرفتم که چیزهایی که به نظر می رسید هرگز تغییر نمی کنن،یه روزی تغییر میکنن.
یک نفر وقتی به دنیا میاد به قدرت و عشق بسیاری از مردم نیاز داره.
من هنوز خیلی نابالغم
احتمالاً قراره همچنان ناآشنا، مضطرب و دردناک باشه.
با این حال ما ادامه میدیم!
جدا و با هم، دور اما نزدیک، برای من همیشه وجود داری
امیدوارم منو به خاطر داشته باشی
اعضا، استف ها ، خانواده و دوستان! و آرمی! برای کار سخت شما از شما تشکر میکنم.
بیاید تا ده سال آینده با هم خوب زندگی کنیم.
تو این دنیا
دوستتون دارم.
- نامجون."
"می گن ده سال دیگه کوه ها و رودخانه ها تغییر می کنن ، درسته.
امواج بی شماری وجود داشت...
انقدر زیاد بودن که یادم نمیان..
وقتی 20 و 30 ساله بودم، آدم دیگه ای بودم.
حالا منِ قدیمی تر ناآشناست.
وقتی کلمه ای پنهان بشه پس حتما چیز بسیار خاصیه که پنهان میشه.
تا زمانی که یک اسم تبدیل به ضمیر بشه
برای اینکه بنگتن ، بنگتن شد و آرمی ، آرمی شد... باران و باد و عشق زیادی وجود داشت.
ما دنیای خودمون رو ساختیم که شاید هیچکس نتونه اون را درک کنه.
با تشکر از آرمیامون و افراد بی شماری که به ما کمک کردن ، من یه تجربه بسیار خاص داشتم که دیگه هرگز تجربه نخواهم کرد.
حالا که نگاهی که به گذشته میکنم، عادت داشتم بدون استراحت بیرون برم، حتی اگر مدتی غرق در فلش بک باشم.
حتی در حال حاضر، من هنوز در حال ارزیابی کارهای بعدی خودم هستم. احساس می کنم می تونم هر چیزی باشم.
نگرانیها و دوگانگیهایی که در هفده و بیست سالگی داشتم، الانم دارم.
کم کم دارم بالغ میشم..
چیزهای زیادی توی دنیا وجود داره که تنها با کلمات و نوشتن نمیشه اونها رو توضیح داد.
من یاد گرفتم که چیزهایی که به نظر می رسید هرگز تغییر نمی کنن،یه روزی تغییر میکنن.
یک نفر وقتی به دنیا میاد به قدرت و عشق بسیاری از مردم نیاز داره.
من هنوز خیلی نابالغم
احتمالاً قراره همچنان ناآشنا، مضطرب و دردناک باشه.
با این حال ما ادامه میدیم!
جدا و با هم، دور اما نزدیک، برای من همیشه وجود داری
امیدوارم منو به خاطر داشته باشی
اعضا، استف ها ، خانواده و دوستان! و آرمی! برای کار سخت شما از شما تشکر میکنم.
بیاید تا ده سال آینده با هم خوب زندگی کنیم.
تو این دنیا
دوستتون دارم.
- نامجون."
۶.۳k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.