مـرارت ( غـزل )

تــن و کـالـبــدم را عـمـیـقـاً شـکافــتـم
کـسـی جـز خـودم را درونـم نـیـافـتـم

نه گامی گذاشتنـد نه پایی دوانـدنـد ..
به سویم ؛ ولی من به هر سو شتافتـم

ز مـن روی بِـگَـردانْـد ؛ اگـر آشـنـایـی !
مـنـم آن غـریبـه ؛ بر او ، روی نـتافتـم

از این سر بلنـد است و زان سربلنـدم :
کـه نـزد حـقـیـقـت ؛ دروغـی نـبـافـتـم

نه فردو نه‌شخصی؛ شبیه‌بودبه‌حرفش
گـزافــه سُــرایـی ؛ از آنـهـا شِـنـافـتـم !

چـو جـوجـه عـقابـی به شـوق پـریـدن
به یک لحظه خیزش ؛ هزاربار وراُفـتم

مـن از تــارِ بـغـرنــج و پــودِ مــرارت :
چه‌سخت ، رختِ‌بخت‌را فقیرانه بافتم

رُخِ خـودسـتـایـان نـگـه کـردم و جـز ..
نـقـابِ " غـرور و مَــنــیَّــت " نـیـافـتـم

#مرارت
#یزدان_ماماهانی
#سـرایـش۲۳_۵_۱۴۰۲
_🎼🎸گیـــتار بـی‌تــــار🎸🎼_
دیدگاه ها (۰)

انـحـطاط ( غـزل )

لاف ( غـزل )

ضـجـه ( غـزل )

حـس دوطـرفـه ( دلـربـاعـی )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط