چراغ ها را خاموش کردم

چراغ ها را خاموش کردم
زنگ زدم و یک راست رفتم سر اصل مطلب و با صدای بلند گفتم:
"دوستت دارم"
بعد قطع کردم و چراغ ها را روشن کردم،
چای دم کردم و به اینکه در تاریکی چقدر راحت می شود اعتراف کرد، فکر کردم
چراغ ها را خاموش کن و
به من زنگ بزن...
#آنشرلی
دیدگاه ها (۹)

این جـُمعِه ازآن جـُمعِه هایی است که میخواهم هرچه عاشقـی را ...

ساعتم را جلـو مــیڪشــمشاید ڪمے بہ آرزوهایم نــزدیــڪـتر شــ...

" ﺷﯿﺮﯾﻦ " ﺍﯾﻨﻘﺪﺭﻫﺎ ﻫﻢ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻣﺎ " ﻓﺮﻫﺎﺩ " ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯾﺶ ﮐﻮﻩ ...

باید همه کوه شویم هیچ کس برای خاطر خاطرجمعی ما از شانه هایش ...

پُـــــــآرتُـــــــ2. دلبےـرک شےـیرینےـ آسےـتےـآد🍭

پارت 2. خیانت

نام فیک:عشق مخفیPart: 6ویو ات*هه نیومده داره قلدری میکنه نشو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط