مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش میتاخت؛
مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش میتاخت؛
اینطور به نظر میرسید که به جای بسیار مهمی میرفت. مردی که کنار جاده ایستاده بود ,فریاد زد : کجا میروی ؟ مرد اسب سوار جواب داد :نمیدانم از اسب بپرس !
این داستان زندگی خیلی از مردم است. آنها سوار بر عادتهایشان میتازند، بدون اینکه بدانند به کجا میروند..
#آگاهی
اینطور به نظر میرسید که به جای بسیار مهمی میرفت. مردی که کنار جاده ایستاده بود ,فریاد زد : کجا میروی ؟ مرد اسب سوار جواب داد :نمیدانم از اسب بپرس !
این داستان زندگی خیلی از مردم است. آنها سوار بر عادتهایشان میتازند، بدون اینکه بدانند به کجا میروند..
#آگاهی
۳.۶k
۰۱ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.