یکی از جمعه ها جان خواهد آمد🌸🌸🌸
سالی
نوروز
بی چلچله بی بنفشه میآید،
بی گردش مرغانه رنگین
بر آینه
و جنبش سردِ برگِ نارنج
برآب.
سالی
نوروز
بی گندم سبز و سُفره میآید،
بی رقص عفیفِ شعله
در مَردَنگی
بی پیغام خموش ماهیها
از تُنگ:
سالی
نوروز
بی خبر میآید.
با مردانی که سنگینی انتظار
بر شانههای خمیده ایشان است:
لالههای سوخته
نامهای ممنوع خود را باز مییابند
و تاقچه
با کتابها
تقدیس میشود.
در گذرگاههای شهادت
شمعهای خاطره افروخته خواهد شد،
دروازههای بسته
به ناگاه
فراز خواهد شد،
دستان اشتیاق از دریچهها دراز خواهد شد
لبان فراموشی
به خنده باز خواهد شد
و نوروز در معبری از غریو
تا شهر خسته
پیشباز خواهد شد.
سالی
آری
بی گاهان
نوروز
چنین آغاز خواهد شد
احمد شاملو
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
یکی از جمعه ها جان خواهد آمد
به درد عشق درمان خواهد آمد
غبار از خانه های دل بگیرید
که بر این خانه مهمان خواهد آمد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نوروز
بی چلچله بی بنفشه میآید،
بی گردش مرغانه رنگین
بر آینه
و جنبش سردِ برگِ نارنج
برآب.
سالی
نوروز
بی گندم سبز و سُفره میآید،
بی رقص عفیفِ شعله
در مَردَنگی
بی پیغام خموش ماهیها
از تُنگ:
سالی
نوروز
بی خبر میآید.
با مردانی که سنگینی انتظار
بر شانههای خمیده ایشان است:
لالههای سوخته
نامهای ممنوع خود را باز مییابند
و تاقچه
با کتابها
تقدیس میشود.
در گذرگاههای شهادت
شمعهای خاطره افروخته خواهد شد،
دروازههای بسته
به ناگاه
فراز خواهد شد،
دستان اشتیاق از دریچهها دراز خواهد شد
لبان فراموشی
به خنده باز خواهد شد
و نوروز در معبری از غریو
تا شهر خسته
پیشباز خواهد شد.
سالی
آری
بی گاهان
نوروز
چنین آغاز خواهد شد
احمد شاملو
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
یکی از جمعه ها جان خواهد آمد
به درد عشق درمان خواهد آمد
غبار از خانه های دل بگیرید
که بر این خانه مهمان خواهد آمد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
۱.۲k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.