بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد

حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی

گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است

عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان

گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی

خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات

مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی

کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ

ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن

که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی
#مهران_فرهادی
دیدگاه ها (۱۲)

#برای دوست داشتن و دوست داشته شدن حدود قائل نشو..#مواظب قدم‌...

#عشق و علاقه رو از همدیگه دریغ نکنیم..زندگی یعنی عاشق شدن .....

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویمچه بگویم که غم از دل برو...

برای آنکه دنیای اطراف خود را با همه بیچارگی ها، جنگ ها، بیکا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط