#کریم_خان

#چند_خط_شعر
#چند_بیت_جنون

#امیر_کبیر

رمیده از #عطش_سرخ #آفتاب_کویر ،
غریب و خسته رسیدم به #قتلگاه_امیرکبیر

زمان، هنوز همان شرمسارِ بهت زده
زمین، هنوز همین سخت جانِ لال شده

جهان هنوز همان دست بسته ی تقدیر
هنوز ، نفرین می‌بارد از در و دیوار

هنوز، #نفرت از #پادشاه بدکردار
هنوز #وحشت از جانیانِ آدمخوار!

هنوز لعنت بر بانیان آن #تزویر
هنوز دست صنوبر به استغاثه بلند

هنوز بیدِ پریشیده سرفکنده به زیر
هنوز همهمه ی سروها که "#ای_جلاد"

مَزَن ! مکُش ! چه کنی؟ های؟!

ای پلید شریر!

#چگونه_تیغ_زنی_بر_برهنه_در_حمام؟

چگونه تیر گشایی به #شیر_در_زنجیر ؟!

هنوز، آب، به سرخی زند که در رگِ جوی

هنوز ،

هنوز ،

هنوز ،

به قطره قطره ی گلگونه، رنگ می‌گیرد
از آنچه گرم چکید از رگِ امیرکبیر

نه خون، که#عشق_به_آزادگی ،#شرف ،#انسان
نه #خون، که #داروی_غم_های_مردم_ایران!
نه خون، که جوهرِ سیال #دانش و #تدبیر
هنوز #زاری_آب ،
هنوز، #ناله_ی_باد
هنوز گوشِ کَرِ آسمان، فسونگرِ پیر
هنوز #منتظرانیم تا ز گرمابه
برون خَرامی، ای آفتابِ عالم گیر

"نشیمن تو نه این کُنج محنت آباد است
تو را ز کنگره ی عرش می‌زنند صفیر!"

به اسب و پیل چه نازی؟که #رخ_به_خون_شستند
در این سراچه ی ماتم، پیاده، شاه، وزیر !

چُنو، دوباره بیاید کَسی؟

محال محال

هزار سال بمانی اگر،

چه دیر ...

چه دیر ..

[ #فریدون_مشیری ]
{به مناسبت سالروز #شهادت_میرزا_تقی_خان_امیرکبیر (ره)۲۰/#دی/۱۲۳۰}
دیدگاه ها (۰)

#شهید

#شهید

#عاشق

#شهدا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط