من از شکوه دریا گفتم
من از شکوه #دریا گفتم
تو از تاریکی شب و خموشی #ستاره ها
من از غصه ی #عاشق گفتم
تو از دوری راه و خستگی جان
من از برگ و شاخه و درخت گفتم
تو از راز تلخ #اقاقی ها
من از آب و خروش رود گفتم
تو از سرخی خون #انار
من از #عشق شکوفه های نوجوان #گیلاس گفتم
تو از وهم و هراس یک شب طوفانی
من از #دلتنگی لاله ها گفتم
تو از زخم زبان #طوطی
من از #سکوت شب بوها گفتم
تو از نیاز کویر به #باران
من از درد #عشق و فراق #یار گفتم
تو از #رقص شور انگیز گل ها
در زیر نور #ماه و موج سهمگین #دریا!...
تو از تاریکی شب و خموشی #ستاره ها
من از غصه ی #عاشق گفتم
تو از دوری راه و خستگی جان
من از برگ و شاخه و درخت گفتم
تو از راز تلخ #اقاقی ها
من از آب و خروش رود گفتم
تو از سرخی خون #انار
من از #عشق شکوفه های نوجوان #گیلاس گفتم
تو از وهم و هراس یک شب طوفانی
من از #دلتنگی لاله ها گفتم
تو از زخم زبان #طوطی
من از #سکوت شب بوها گفتم
تو از نیاز کویر به #باران
من از درد #عشق و فراق #یار گفتم
تو از #رقص شور انگیز گل ها
در زیر نور #ماه و موج سهمگین #دریا!...
۱.۳k
۰۸ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.