😝 سناریو Stary Kids 😝
😝 سناریو Stary Kids 😝
موضوع: وقتی می فهمن که یک خوناشامی😱🩸
چان: بی خیال این از نظر علمی غیر ممکنه که خوناشاما جود داشته باشن
ا/ت: اگه خیلی دلت می خواد بجای علمی ، عملی نشونت میدم وجود داریم یا نه!!
چان: .......... 😈💀
چانگبین: ببین خون من مزه خون غورباقه میده خیلی هم تلخه و بخوری مریض میشی
ا/ت: من با اینا کار ندارم ولی ی سوال مگه خون غوباقه خوردی که میگی خونت بدمزه و اس و مزه خون غورباقه میده
چانگبین: .........😂🐸
سونگمین: داری دروغ میگی اصلا....... جیغغغغغغغ چشات..... ( بچه غش کرد )
ا/ت: واااا این چش بود؟!!😰🤯
جونگین:
ا/ت: امممم جونگیناااا اینا چیه دورت بستی!! سیر نیست؟؟؟
جونگین: تو گوگل خوندم خوناشام ها از سیر بدشون میاد برای همین استفاده می کنم
ا/ت: پس عمه من بود داشت با شام ترشی سیر می خورد؟؟؟؟؟
جونگین: عرررررر جوناشام سیر خوررررر 🤣🧄
هیونجین: ( پوزخند ) جالبه چون منم یک گرگینه ام
ا/ت: ولی اب گرگینه ها و جون اشاما باهم تو یک جوب نمیره
هیونجین: من کاری می کنم بره دال ( دارک )😈🐺
فیلیکس: ببینم مستی؟؟ اخه دفعه قبلی هم که مست کردی فکر می کردی یک دایناسور افتاده دنبالت توهم زدی
ا/ت: ولی من واقعا یک خوناشامم
فیلیکس: هع اگه تو خوناشامی حتما منم بزم؟؟
ا/ت: ........... 🤨🤔
لینو: خ.خواهش می کنم خون منو نخور ... هرکاری بگی می کنمممم ازم دور شوووو من نمی خوام بمیرمممممم ( ترس ، بغض )
ا/ت: یااا لینویاااا من که به ددیم اسیب نمیزنم
لینو: ی.یعنی منو نمی خوری؟؟
ا/ت: معلومه که نه🥺❤
هان: واقعاااا یعنی تو می تونی پرواز کنی؟؟؟ یا مثلا می تونی ذهن ادما رو بخونی؟؟ ( ذوغ ؛ خوشحال)
ا/ت: چ.چی؟؟؟ یعنی تو الان از من نمی ترسی؟؟
هان: برای چی بترسم همیشه ارزوم بوده یک خوناشام از نزدیک ببینم چه برسه به اینکه دوست دخترم خودش خوناشام باشهههه عرررر می خوام پزش رو به اعضا بدممم
ا/ت: دیوونه 😂😁
موضوع: وقتی می فهمن که یک خوناشامی😱🩸
چان: بی خیال این از نظر علمی غیر ممکنه که خوناشاما جود داشته باشن
ا/ت: اگه خیلی دلت می خواد بجای علمی ، عملی نشونت میدم وجود داریم یا نه!!
چان: .......... 😈💀
چانگبین: ببین خون من مزه خون غورباقه میده خیلی هم تلخه و بخوری مریض میشی
ا/ت: من با اینا کار ندارم ولی ی سوال مگه خون غوباقه خوردی که میگی خونت بدمزه و اس و مزه خون غورباقه میده
چانگبین: .........😂🐸
سونگمین: داری دروغ میگی اصلا....... جیغغغغغغغ چشات..... ( بچه غش کرد )
ا/ت: واااا این چش بود؟!!😰🤯
جونگین:
ا/ت: امممم جونگیناااا اینا چیه دورت بستی!! سیر نیست؟؟؟
جونگین: تو گوگل خوندم خوناشام ها از سیر بدشون میاد برای همین استفاده می کنم
ا/ت: پس عمه من بود داشت با شام ترشی سیر می خورد؟؟؟؟؟
جونگین: عرررررر جوناشام سیر خوررررر 🤣🧄
هیونجین: ( پوزخند ) جالبه چون منم یک گرگینه ام
ا/ت: ولی اب گرگینه ها و جون اشاما باهم تو یک جوب نمیره
هیونجین: من کاری می کنم بره دال ( دارک )😈🐺
فیلیکس: ببینم مستی؟؟ اخه دفعه قبلی هم که مست کردی فکر می کردی یک دایناسور افتاده دنبالت توهم زدی
ا/ت: ولی من واقعا یک خوناشامم
فیلیکس: هع اگه تو خوناشامی حتما منم بزم؟؟
ا/ت: ........... 🤨🤔
لینو: خ.خواهش می کنم خون منو نخور ... هرکاری بگی می کنمممم ازم دور شوووو من نمی خوام بمیرمممممم ( ترس ، بغض )
ا/ت: یااا لینویاااا من که به ددیم اسیب نمیزنم
لینو: ی.یعنی منو نمی خوری؟؟
ا/ت: معلومه که نه🥺❤
هان: واقعاااا یعنی تو می تونی پرواز کنی؟؟؟ یا مثلا می تونی ذهن ادما رو بخونی؟؟ ( ذوغ ؛ خوشحال)
ا/ت: چ.چی؟؟؟ یعنی تو الان از من نمی ترسی؟؟
هان: برای چی بترسم همیشه ارزوم بوده یک خوناشام از نزدیک ببینم چه برسه به اینکه دوست دخترم خودش خوناشام باشهههه عرررر می خوام پزش رو به اعضا بدممم
ا/ت: دیوونه 😂😁
۱۱.۴k
۰۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.