چه احساس زیبایی است
چه احساس زیبایی است
وقتی #تو را شباهنگام
میان بازوانم حس می کنم
و این چنین
سردرگمی ام را به سان توری درهم پیچیده
از هم باز میکنم
قلبت میان رویاها به پرواز است
لیک جسمت ، همچنان روی زمین
همچنان کنار من
نفس میکشد
تو را من خواب میبینم
و تو چون گیاهی که در تاریکی قلمه میزند
خوابم را کامل میکنی
و صبح
وقتی دوباره طلوع میکنی
فرد دیگری خواهی بود .
اما هنوز
چیزی از شب در #تو باقی مانده است
از آن بود و نبود جایی که
ما خویش را یافته ایم
#پابلو_نرودا❤
پنجشنبه نهم #آبان ۱۳۹۸
ساعت بیست و دو : بیست و دو دقیقه
۱۹۵۶
وقتی #تو را شباهنگام
میان بازوانم حس می کنم
و این چنین
سردرگمی ام را به سان توری درهم پیچیده
از هم باز میکنم
قلبت میان رویاها به پرواز است
لیک جسمت ، همچنان روی زمین
همچنان کنار من
نفس میکشد
تو را من خواب میبینم
و تو چون گیاهی که در تاریکی قلمه میزند
خوابم را کامل میکنی
و صبح
وقتی دوباره طلوع میکنی
فرد دیگری خواهی بود .
اما هنوز
چیزی از شب در #تو باقی مانده است
از آن بود و نبود جایی که
ما خویش را یافته ایم
#پابلو_نرودا❤
پنجشنبه نهم #آبان ۱۳۹۸
ساعت بیست و دو : بیست و دو دقیقه
۱۹۵۶
۱.۲k
۰۹ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.