شبهای قبل ازتو شعرمیخواندم

#شبهای قبل ازتو #شعرمیخواندم
#چای مینوشیدم
 به #گلدان های کوچک اتاقم میرسیدم
#آدمهارادوست داشتم
 بی هواپریدی میانِ آرامشم
 بی هوا هم رفتی...
#کتابِ #شعرها خاک میخورند
#چای در #فنجان یخ زده است
#گل های گلدان خشک شده اند؛
ازآدم هامتنفرشده ام
"سرت سلامت... "

@Coffee_without_sugar
دیدگاه ها (۱)

چندین سال دیگر من  بوسه میزنم به دست های چروک شده ات به چین ...

دلتنگیمثلِ نواریست که یک طرفش صدایِ پایِ آمدنت را میدهدو طرف...

این روزها عجیب دلمتماسی میخواهداز مشترک مورد نظریکه با گرمای...

و بعدخنده اَت به یادم آمدگفتم کهاگر بودیباز دوستت می داشتم.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط