حرف دل الان نویس
#حرف_دل #الان_نویس
اینروزا وقتی کسی ازم می پرسه خوبی؟
در جوابش فقط می تونم بگم شکر
نمیدونم خوبم یا بد
چند روزیه دوباره تلخیه خاطرات شیرین گذشته بد جور گلومو میسوزونه
و ترس از آینده ای که یک بار کاملا آوار و ویران شده دلمو پر کرده
دور و برم آدم زیاده ولی هیچ کدوم اون رفیقی که دلم می خواد نیستن
رفیقی که مثل خودم دنیا رو ببینه رفیقی که رفیق باشه نه فقط برای منافع خودش ....
از قضاوت های بی جای آدما خسته شدم از دوروغ ها و تهمت ها
از حرفایی که پشت سرم میزنن و یا حتی با پررویی تمام جلو رو خودم می گن و باز هم من بیشتر به حماقت و سادگیشون پی میبرم
دلم یک آرامش ناب می خواد
آرامشی که توش نه کسی باشه نه حرفی نه بغضی و نه اشک و نه تلخی خاطرات شیرین گذشته
من باشم
خدا باشه
دریا باشه
بارون باشه
و یک بوم نقاشی
شب که شد
من باشم و یک آتیش کوچولو و دو تا سیب زمینی آتیشی و یک فنجون چای آتیشی
تا صبح بشینم تو ساحل و با خدا گل بگیم و گل بشنویم
دمدمای صبح که شد برم تو بغل خدا ،خدا برام لالایی بخونه و یک خواب پر از آرامش داشته باشم
#نرگس_پ_م
اینروزا وقتی کسی ازم می پرسه خوبی؟
در جوابش فقط می تونم بگم شکر
نمیدونم خوبم یا بد
چند روزیه دوباره تلخیه خاطرات شیرین گذشته بد جور گلومو میسوزونه
و ترس از آینده ای که یک بار کاملا آوار و ویران شده دلمو پر کرده
دور و برم آدم زیاده ولی هیچ کدوم اون رفیقی که دلم می خواد نیستن
رفیقی که مثل خودم دنیا رو ببینه رفیقی که رفیق باشه نه فقط برای منافع خودش ....
از قضاوت های بی جای آدما خسته شدم از دوروغ ها و تهمت ها
از حرفایی که پشت سرم میزنن و یا حتی با پررویی تمام جلو رو خودم می گن و باز هم من بیشتر به حماقت و سادگیشون پی میبرم
دلم یک آرامش ناب می خواد
آرامشی که توش نه کسی باشه نه حرفی نه بغضی و نه اشک و نه تلخی خاطرات شیرین گذشته
من باشم
خدا باشه
دریا باشه
بارون باشه
و یک بوم نقاشی
شب که شد
من باشم و یک آتیش کوچولو و دو تا سیب زمینی آتیشی و یک فنجون چای آتیشی
تا صبح بشینم تو ساحل و با خدا گل بگیم و گل بشنویم
دمدمای صبح که شد برم تو بغل خدا ،خدا برام لالایی بخونه و یک خواب پر از آرامش داشته باشم
#نرگس_پ_م
۱.۳k
۰۴ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.