در آبادان دانش اموز دبیرستان بودم

در آبادان دانش اموز دبیرستان بودم
یک روز مدرسه ام دیر شد
وقتی کارکنان انگلیسی شرکت نفت سوار اتوبوس شهری میشدند ما حق نداشتیم سوار اتوبوس بشیم!😐
اون روز دل و زدم به دریا و سوار اتوبوس شدم
انگلیسیا تا منو دیدند شروع کردند به اعتراض!
انقدر به راننده اعتراض کردند که ایستگاه بعد منو با خفت از اتوبوس انداختند بیرون!
هیچوقت اون ذلت و یادم نمیره
به خاطر همین بعدها با مبارزان ضد حکومت پهلوی همراه شدم...

🔶بخشی از خاطرات ملاصالح قاری از کتاب ملاصالح

✨ملاصالح سرنوشت عجیبی داره
او هم زندان ساواک رو تجربه کرده
هم اسیر زندانهای صدام بوده

هم به دلیل سوء تفاهم
در کشور خودمون ایران
مدتی در زندان بوده که با شهادت آزادگانی که ایشون و میشناختند بیگناهی ایشون ثابت و آزاد میشه!