سوگند....اینو اون شب که باهات حرف زدم رو دستم با تیغ نوشت
سوگند....اینو اون شب که باهات حرف زدم رو دستم با تیغ نوشتم....نمیتونستم بزرگتر بنویسم چون مامانم میدیدش....دوباره تیغ هارو جمع میکرد......واسه ی همین بزرگشو هم یه جای دیگه نوشتم....ولی نمیتونم عکس بگیرم......خب همینم زیادیه براتون گذاشتم....از پام که ننیتونم عکس بگیرم.....خب بیخیال :-)
۶.۷k
۰۱ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.