پارت ۷ عاشقان پاییزی 🤎
دازایم مست کرد
و چویا گفت هفته بعدم بیاییم
دازای: چرا که نه
چویا رفت خونه و دازایم رفت و *سکته نکنید دازای رفت خونه ی خودش *
دازای مخاست شربت بخوره و اشتباهی مشروب خورد و تلخ بود ربت شکر بیاره و ت. حری. ک کننده بید و ریخت و خورد بازم تلخ بود و قند برداشتم و اونم همین دازای دیگه همشو خرود و رفت بخابه خابش نبرد
صبحش
☆از زبان چویا رفتم به دازای سر بزنمو دیدم افتاده و ازش پرسدم: حالش خوبه
دازای: نه🤢
و دازای به دفعه بلند شد و پرید روی من
☆از زبان دازای لباش جذبم کردو تا ۱۰ دیقه ولش نمیکردم خیلی نرم و شیذرین بود بهم ارامش میداد و خیلی اروم شروع له کیس مارک کردم و چویا هم ناله میکرد
و بعدش چویا هم همراهیم کرد
☆از زبان چویا
۱۰دیقه پیش
و دیدم یهو پرید و تغییر کرد همون موقع فهمیدم تحر. یک کننده خورده و و وقتی بوسیدتم شدم لبو ولی خیلی خوب بود
و کیس مارکاش هم درد داشت ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم و همراهیش کردم نمیدونم چرا احساس کردم عاشقشم و دازایم به خوردم دادو باهاش شروع کردیم 🤝🏻🗿🚬💋
هردومون عاشق هم شدیم و...
☆از زبون دازای
دیدم که تحر. یک کننده بوده. و دیدم دادم مو چویا هم خورده یعنی من دادم به خوردش و دیدم چوبا داره تحری. ک میشه و منم احساس میکردم عاشق یه هویچ شدم💋🤫
با اینکه از تحری. ک درومدم ولی بازم ادامه دادم و شروع به گاز گرفتن کردم و دیدم بعد، ۳۰ دیقه چویا هم خب شد و خون زیادی ازش رفتو *بخاطر گاز و خودمو دیدمو وحشت زدم چون..... شرایت ۱۵تا لایک 🌚🔫🍿
فالوووو بک نمیدم🦆🦆
ma#مانگا#پی_دی_اف #سکس#دازای#نونیا_دختر_انیمه_ای#چویا#بانگو#یوسانو#رانپو#اوتاکو#رین#کراکتر#کیوکا#اهنگ#ادیت#کپشن#سگ_های_ولگرد_بانگو#توکیورنجرز#جوجوتسو_کایسن#جوجوتسو_کایزن#جوجواسو#ایتادوری#مگومی#رینوسکه#اکوتاگوا#گوجو_ساتورو#سگ_های_ولگرد#ناکاهارا_چویا#دازای_اوسامو#اتسوشی#ناکاجیما#فئودور_داستایوسکی#سوکوکو#شین_سوکوکو#تسوجیمورا_میزوکی#دازای_چویا#اکوتاگاوا_رینوسکه#یوسانو_آکیکو #هیگوچی_ایچو#کنجی#موری_اوگای#گین_اکوتاگوا#میتسوکی#کونوهامارو#هیماواری#اوزوماکی#اوچیها#کاواکی#شیطان_کش #تومیوکا_گیو#کوچو_شینوبو#تانجیرو_کامادو#
و چویا گفت هفته بعدم بیاییم
دازای: چرا که نه
چویا رفت خونه و دازایم رفت و *سکته نکنید دازای رفت خونه ی خودش *
دازای مخاست شربت بخوره و اشتباهی مشروب خورد و تلخ بود ربت شکر بیاره و ت. حری. ک کننده بید و ریخت و خورد بازم تلخ بود و قند برداشتم و اونم همین دازای دیگه همشو خرود و رفت بخابه خابش نبرد
صبحش
☆از زبان چویا رفتم به دازای سر بزنمو دیدم افتاده و ازش پرسدم: حالش خوبه
دازای: نه🤢
و دازای به دفعه بلند شد و پرید روی من
☆از زبان دازای لباش جذبم کردو تا ۱۰ دیقه ولش نمیکردم خیلی نرم و شیذرین بود بهم ارامش میداد و خیلی اروم شروع له کیس مارک کردم و چویا هم ناله میکرد
و بعدش چویا هم همراهیم کرد
☆از زبان چویا
۱۰دیقه پیش
و دیدم یهو پرید و تغییر کرد همون موقع فهمیدم تحر. یک کننده خورده و و وقتی بوسیدتم شدم لبو ولی خیلی خوب بود
و کیس مارکاش هم درد داشت ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم و همراهیش کردم نمیدونم چرا احساس کردم عاشقشم و دازایم به خوردم دادو باهاش شروع کردیم 🤝🏻🗿🚬💋
هردومون عاشق هم شدیم و...
☆از زبون دازای
دیدم که تحر. یک کننده بوده. و دیدم دادم مو چویا هم خورده یعنی من دادم به خوردش و دیدم چوبا داره تحری. ک میشه و منم احساس میکردم عاشق یه هویچ شدم💋🤫
با اینکه از تحری. ک درومدم ولی بازم ادامه دادم و شروع به گاز گرفتن کردم و دیدم بعد، ۳۰ دیقه چویا هم خب شد و خون زیادی ازش رفتو *بخاطر گاز و خودمو دیدمو وحشت زدم چون..... شرایت ۱۵تا لایک 🌚🔫🍿
فالوووو بک نمیدم🦆🦆
ma#مانگا#پی_دی_اف #سکس#دازای#نونیا_دختر_انیمه_ای#چویا#بانگو#یوسانو#رانپو#اوتاکو#رین#کراکتر#کیوکا#اهنگ#ادیت#کپشن#سگ_های_ولگرد_بانگو#توکیورنجرز#جوجوتسو_کایسن#جوجوتسو_کایزن#جوجواسو#ایتادوری#مگومی#رینوسکه#اکوتاگوا#گوجو_ساتورو#سگ_های_ولگرد#ناکاهارا_چویا#دازای_اوسامو#اتسوشی#ناکاجیما#فئودور_داستایوسکی#سوکوکو#شین_سوکوکو#تسوجیمورا_میزوکی#دازای_چویا#اکوتاگاوا_رینوسکه#یوسانو_آکیکو #هیگوچی_ایچو#کنجی#موری_اوگای#گین_اکوتاگوا#میتسوکی#کونوهامارو#هیماواری#اوزوماکی#اوچیها#کاواکی#شیطان_کش #تومیوکا_گیو#کوچو_شینوبو#تانجیرو_کامادو#
۸.۰k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.