بیزارم از آن مردمانی که پرگویی را دانایی و خاموشی را نادا
بیزارم از آن مردمانی که پرگویی را دانایی و خاموشی را نادانی و خودنمایی را هنر میپندارند.
رود میکوشد که به دریا بپیوندد ، چه تفاوت ، چرخ آسیاب بشکند یا نشکند.
بیزارم از آن مردمانی که بدزبانی را دلیری و نرمخویی را ترس میپندارند.
گاهی نزدیکترین راهها در دشوار تلقی کردن آنها نهفته است.
از کتاب «تازهها و طرفهها» /اثر «جبران خلیل جبران»
رود میکوشد که به دریا بپیوندد ، چه تفاوت ، چرخ آسیاب بشکند یا نشکند.
بیزارم از آن مردمانی که بدزبانی را دلیری و نرمخویی را ترس میپندارند.
گاهی نزدیکترین راهها در دشوار تلقی کردن آنها نهفته است.
از کتاب «تازهها و طرفهها» /اثر «جبران خلیل جبران»
۸۶
۰۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.