یادداشت پسرم محمد حسین با عنوان اربعین از زبان حضرت زین

یادداشت پسرم، محمد حسین با عنوان "اربعین از زبان حضرت زینب"

چقدر این صحرا آشناست! این صحرایی نیست که برادرم پشت و پناهم را در آن شهید کردند؟!
این همان صحرایی نیست که در آن برادر زاده ی عزیزم را با تیر سه شعبه به گلویش شهید کردند و برادرش که به میدان رفته بود را هم؟!
این همان رودی نیست که عباسم رفته بود از آن آب بیاورد؟!
این تپه همان تپه ای نیست که من در آنجا پرپر شدن حسین را دیدم؟!
از آن واقعه چهل روز می گذرد وآن داغ تا وقتی که مهدی بیاید من را خمیده نگه می دارد.

#محمد_حسین_صیاد (نویسنده ی نه ساله)
#اربعین_حسینی
#حضرت_زینب
#امام_حسین
دیدگاه ها (۱)

✍ به کوری چشم دشمنای راه امام حسین علیه السلام#حسن_صیاد#ارب...

هر چه کردند شود نور تو خاموش، نشددر سیاه غم تو نور خدا بود، ...

چهل غروب گذشت و چقدر خسته شدیو قدر خستگی چل خزان شکسته شدیاز...

پوستر تبلیغاتی پسرمبرای انتخابات شورای مدرسه😎 شعارشم از خودش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط