تفسیر قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره شوری
آیات 7
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَي وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ (7)
ترجمه :
و بدين سان قرآنى عربى را به تو وحى كرديم تا مردم مكّه و كسانى را كه اطراف آن هستند هشدار دهى و از روز جمع (قيامت) كه شكى در آن نيست بيم دهى گروهى در بهشت و گروهى در آتش سوزانند.
نکته ها:
بر اساس روايات مراد از امّ القرى، مكّه است. در برخى روايات مى خوانيم: اولين نقطه اى كه سر از آب بيرون آورد مكّه بود، لذا آن را «مادر آبادى ها» خوانده اند.
يكى از اسامى قيامت «يوم الجمع» است، روزى كه همه مردم يك جا جمع مى شوند، روزى كه جسم با روح، عمل با انسان، ظالم با مظلوم و كيفر و پاداش با عامل آن جمع مى شود.
در آيه ى قبل خطاب به پيامبر فرمود: تو وكيل مردم نيستى، در اين آيه مى فرمايد: وظيفه ى تو هشدار و انذار است.
سؤال: با اينكه قرآن كريم بارها ترديد و تعجب كفّار را درباره معاد نقل كرده است پس چرا مى فرمايد: شكى در آن نيست. «لا ريب فيه»؟
پاسخ: در قرآن يازده بار جمله «لا ريب فيه» درباره معاد و چهار بار درباره ى قرآن و يك بار درباره أجل آمده است، يعنى با ديدن نمونه هاى رستاخيز در طبيعت و پديد آمدن بهار و پاييز و آفرينش خودتان سزاوار نيست در امكان زنده شدن دوباره مردگان شك و ترديد كنيد. نه آنكه هيچ كس شك نمى كند بلكه نبايد شك شود.
پیامها :
- همان گونه كه انبياى پيشين به زبان قوم خود سخن مى گفتند، قرآن نيز به زبان عربى وحى شده است. «و كذلك اوحينا... قرآناً عربيّاً»
- الفاظ قرآن به همين صورت كه هست بر پيامبر نازل شده است. «اوحينا اليك قرآناً عربيّاً»
- قرآن، به زبان عربى است و ترجمه آن به هر زبانى كه باشد حكم قرآن را ندارد. «قرآناً عربيّاً» (چون فهم بشر نمى تواند حقايق عبارات و الفاظ قرآن را به صورت كامل درك كند و ترجمه بر اساس فهم شخص مترجم است.)
- هدف اصلى از دريافت هاى الهى بازدهى آن است. «اوحينا... لتنذر»
- كسى كه ديگران را هشدار مى دهد، بايد خود آگاهى و بينش لازم را داشته باشد. «اوحينا... لتنذر»
- در شيوه ى تبليغ ابتدا مخاطبين و نيازهاى آنان را بشناسيم. (اولين نياز جامعه جاهلى، هشدار بود). «لتنذر»
- در تبليغ به اولويّت هاى منطقه اى، مكانى و استراتژى توجّه شود. (به نقاط مركزى و محورى اولويّت دهيد.) «امّ القُرى و من حولها»
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره شوری
آیات 7
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَي وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ (7)
ترجمه :
و بدين سان قرآنى عربى را به تو وحى كرديم تا مردم مكّه و كسانى را كه اطراف آن هستند هشدار دهى و از روز جمع (قيامت) كه شكى در آن نيست بيم دهى گروهى در بهشت و گروهى در آتش سوزانند.
نکته ها:
بر اساس روايات مراد از امّ القرى، مكّه است. در برخى روايات مى خوانيم: اولين نقطه اى كه سر از آب بيرون آورد مكّه بود، لذا آن را «مادر آبادى ها» خوانده اند.
يكى از اسامى قيامت «يوم الجمع» است، روزى كه همه مردم يك جا جمع مى شوند، روزى كه جسم با روح، عمل با انسان، ظالم با مظلوم و كيفر و پاداش با عامل آن جمع مى شود.
در آيه ى قبل خطاب به پيامبر فرمود: تو وكيل مردم نيستى، در اين آيه مى فرمايد: وظيفه ى تو هشدار و انذار است.
سؤال: با اينكه قرآن كريم بارها ترديد و تعجب كفّار را درباره معاد نقل كرده است پس چرا مى فرمايد: شكى در آن نيست. «لا ريب فيه»؟
پاسخ: در قرآن يازده بار جمله «لا ريب فيه» درباره معاد و چهار بار درباره ى قرآن و يك بار درباره أجل آمده است، يعنى با ديدن نمونه هاى رستاخيز در طبيعت و پديد آمدن بهار و پاييز و آفرينش خودتان سزاوار نيست در امكان زنده شدن دوباره مردگان شك و ترديد كنيد. نه آنكه هيچ كس شك نمى كند بلكه نبايد شك شود.
پیامها :
- همان گونه كه انبياى پيشين به زبان قوم خود سخن مى گفتند، قرآن نيز به زبان عربى وحى شده است. «و كذلك اوحينا... قرآناً عربيّاً»
- الفاظ قرآن به همين صورت كه هست بر پيامبر نازل شده است. «اوحينا اليك قرآناً عربيّاً»
- قرآن، به زبان عربى است و ترجمه آن به هر زبانى كه باشد حكم قرآن را ندارد. «قرآناً عربيّاً» (چون فهم بشر نمى تواند حقايق عبارات و الفاظ قرآن را به صورت كامل درك كند و ترجمه بر اساس فهم شخص مترجم است.)
- هدف اصلى از دريافت هاى الهى بازدهى آن است. «اوحينا... لتنذر»
- كسى كه ديگران را هشدار مى دهد، بايد خود آگاهى و بينش لازم را داشته باشد. «اوحينا... لتنذر»
- در شيوه ى تبليغ ابتدا مخاطبين و نيازهاى آنان را بشناسيم. (اولين نياز جامعه جاهلى، هشدار بود). «لتنذر»
- در تبليغ به اولويّت هاى منطقه اى، مكانى و استراتژى توجّه شود. (به نقاط مركزى و محورى اولويّت دهيد.) «امّ القُرى و من حولها»
۱.۰k
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.