نام رمان جایی برای مردن
نام رمان: جایی برای مردن
نویسنده: KURO
ژانر : ترسناک…تخیلی…فانتزی…طنز…غمگین…هیجانی…راز آلود…کلا معجونیه!
تعداد صفحات : ۳۰۲
خلاصه رمان:
مدرسه ی “کابوس” یکی از بهترین مدارس برای خوناشاماست و دانش آموزای مختلفی از کشورای گوناگون، اونجا تحصیل میکنن. یکی از این دانش آموزا، آرتمیسه. یه دختر پررو، سرد، خشن، لجباز، باهوش، و در جمع دوستاش، باحال و خوش خنده!!!
بخشی از رمان:
دیدمش،مثل دفعه های قبل.
پشتش به من بود و انگشتشو به طرف روبه رو گرفته بود. ولی من به جز اون هیچی
نمیدیدم. روبه روش هیچی جز تاریکی نبود!
موهای سیاه و نیمه بلندش رو بی نظم و ترتیب دور و برش ریخته بود و یه پیرهن بلند
سفید تنش بود.
به شاخه گل رزی که توی دستم بود نگاه کردم. ربطش رو به دختری که روبه روم بود
نمیفهمیدم.
ولی میدونستم یه ربطی داره…
آرتــــــا! –
آرتــــمیس
با صدای استاد مک هیل تمام فضای دور و برم محو شد.
»بر خرمگس معرکه لعنت!«
سرمو از روی میز بلند کردم و زل زدم تو چشمای آبی و خون گرفته ی استاد مک هیل. از
عصبی شدنش لذت میبردم.
بی هیچ ترسی گفتم:
-بله استاد؟
-فکر نمیکنم به نظر تو کلاس جای خوابیدنه..
https://98iia.com/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%86/
نویسنده: KURO
ژانر : ترسناک…تخیلی…فانتزی…طنز…غمگین…هیجانی…راز آلود…کلا معجونیه!
تعداد صفحات : ۳۰۲
خلاصه رمان:
مدرسه ی “کابوس” یکی از بهترین مدارس برای خوناشاماست و دانش آموزای مختلفی از کشورای گوناگون، اونجا تحصیل میکنن. یکی از این دانش آموزا، آرتمیسه. یه دختر پررو، سرد، خشن، لجباز، باهوش، و در جمع دوستاش، باحال و خوش خنده!!!
بخشی از رمان:
دیدمش،مثل دفعه های قبل.
پشتش به من بود و انگشتشو به طرف روبه رو گرفته بود. ولی من به جز اون هیچی
نمیدیدم. روبه روش هیچی جز تاریکی نبود!
موهای سیاه و نیمه بلندش رو بی نظم و ترتیب دور و برش ریخته بود و یه پیرهن بلند
سفید تنش بود.
به شاخه گل رزی که توی دستم بود نگاه کردم. ربطش رو به دختری که روبه روم بود
نمیفهمیدم.
ولی میدونستم یه ربطی داره…
آرتــــــا! –
آرتــــمیس
با صدای استاد مک هیل تمام فضای دور و برم محو شد.
»بر خرمگس معرکه لعنت!«
سرمو از روی میز بلند کردم و زل زدم تو چشمای آبی و خون گرفته ی استاد مک هیل. از
عصبی شدنش لذت میبردم.
بی هیچ ترسی گفتم:
-بله استاد؟
-فکر نمیکنم به نظر تو کلاس جای خوابیدنه..
https://98iia.com/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%86/
- ۲.۶k
- ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط