دستهایم را دوست دارم خیلی مهربانند برایم چای میریزند

دست‌هایم را دوست دارم. خیلی مهربانند. برایم چای میریزند. اجازه میدهند چانه‌ام را رویشان بگذارم و کنار پنجره به بارش باران نگاه کنم. اشک‌هایم را نرم از صورتم پاک میکنند. فنجان چای را برایم نگه میدارند تا جرعه جرعه آن را بنوشم. فکرهای آزاردهنده‌ام را برایم در دفترم مینویسند تا ذهنم سبک شود. انگشت‌های پاهایم را وقتی از دویدن‌های روزگار میکنند برایم میمالند. کمی که خسته میشوند روی پاهایم آرام چون گربه‌ای ملوسی استراحت میکنند. میدانم که چقدر مرا دوست دارند.

وقتی سردم میشود پتو را آرام رویم میکشند .بالش را زیر سرم مرتب میکنند تا راحت‌تر بخوابم. کتابی را که میخوانم برایم آرام ورق میزنند. خاک گلدان‌هایم را عوض میکنند. اتاقم را مرتب میکنند. با مهارت لباس‌هایم را تا میکنند و در کشوها میگذارند. برایم غذا میپزند و ظرف‌ها را میشویند. شب‌ها کنار صورتم روی بالش دراز میکشند تا احساس تنهایی نکنم. صبح‌ها زنگ ساعت را خاموش میکنند. وقتی بیدار میشوم پرده را کنار میزنند تا نور خورشید را حس کنم. من، دست‌هایم را دوست دارم …
دیدگاه ها (۱)

📸 نمایش RQ۱۷۰ واقعی در «بچه مهندس۴»/ پایان تصویربرداری تا ۱۹...

✍رهبر انقلاب: دل انسان غمگین میشود و میشکند به‌خاطر این‌که چ...

🌞خال‌بازی جدید اسحاق جهانگیری! 🔹جناب اسحاق جهانگیری‎ دیشب در...

خدای مهربانم سفره دارد جمع می گردد ، گدا را عفو کنباز هم خوب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط