من که معذرت خواهی کردم

& من که معذرت خواهی کردم
+ نه اوکیه مشکلی نیس. خب پدر جون اوضاع شما چطوره خداروشکر که قندتون پایین اومده؟ ( داره بحث رو عوض میکنه)
( و کلی حرفا)

بعد از اون شب
فردا:
ا. ت:( از خواب بیدار شدم دیدم جیهوپ عین فرشته من و تو بغلش فشار داده بود عیی خدا از دست این مرد چیکار کنم چقد میتونم دوسش داشته باشمم)
جیهوپ:( چشام و واز کردم عین ی سنجاب تو بغلم خوابیده بود همین که چشام و باز کردم زود چشای مرواریدشو بست)
_ چشاتو ازم میبندی؟! ای کللککک فک کردی نمیبینم داری نگام میکنیی؟
+😂😂😂 جیهوپشیییی اخه خیلی خوشگلی
_ واقعانیی؟ خودتو ندیدی
+ باشه دیگه فیلم هندی بسه پاشو برو😝

زندگی ا. ت و جیهوپ همانطور ب خوبی و خوشی میگذشت و حتی با وجود اینکه بچه دار نمیشدن جیهوپ و ا. ت عاشق و معشوق ابدی بودن اما این دو تا دشمن های زیادی داشتن

جیهوپ ( داشتم لباس رو تا میکردم وااییی چقد خوبه همچی مرتبه یه پیام از گوشیم اومد ا. ت سر کار بود)

پایان
واییی بچه ها انقددد امتحان داشتم فرصت چیزی رو نداشتم واس همین دیر گذاشتمش
#جیهوپ #نامجون #جین #شوگا #تهیونگ #جیمین #جونگکوک #آرمی #بی_تی_اس #فیک #رمان #سناریو #جانگ_هو_سوک #هوبی #هوپا #آر_ام #وی
دیدگاه ها (۸)

پارت 8

این فرشته 4 ساعت دیگه برمیگرده:))

سپ

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

●بال های سیاه و سفید○پارت 15

☕️هفت روز تا تبدیل شدن به استاد قهوه☕️پارت 23

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط