Fatima❤
Fatima❤
•|همونطور که داشت دونه دونه نارنگیارو
میچید تو ظرف پرسید : راستی به نظرت
من اگه فصل بودم، کدومش میشدم ؟!
گفتم:حقیقتش سوال خیلی سختیه.
ولی مثلا وقتایی که مثه الان واسم
نارنگی پوست میکنی
و دستات بوی نارنگی میگیره، #پاییز . . .
وقتایی که میخندی و گونههات گرد و برجستهتر
به نظر میاد، جوری که انگار آلوچه توشون قایم کردی، #بهار !...
وقتایی که اَشک از چشات شُره میکنه
و مثل آدم برفی قطره قطره از صورتت آب میچکه، #زمستون ...
وقتایی هم که دستای گرمت رو تو دستم
میگیرم و داغیش رو حس میکنم، #تابستون.
کدومشون رو بگم که تو و فصلا ازم دلخور نشین ؟
غش غش خندید.
برق ذوق و خوشحالی رو به وضوح تو چشاش
میدیدم. گفتم حالا به این فصلا،
ستارهی پر نور توی چشات رو هم اضافه کن.🥹💛🧷|•
•|همونطور که داشت دونه دونه نارنگیارو
میچید تو ظرف پرسید : راستی به نظرت
من اگه فصل بودم، کدومش میشدم ؟!
گفتم:حقیقتش سوال خیلی سختیه.
ولی مثلا وقتایی که مثه الان واسم
نارنگی پوست میکنی
و دستات بوی نارنگی میگیره، #پاییز . . .
وقتایی که میخندی و گونههات گرد و برجستهتر
به نظر میاد، جوری که انگار آلوچه توشون قایم کردی، #بهار !...
وقتایی که اَشک از چشات شُره میکنه
و مثل آدم برفی قطره قطره از صورتت آب میچکه، #زمستون ...
وقتایی هم که دستای گرمت رو تو دستم
میگیرم و داغیش رو حس میکنم، #تابستون.
کدومشون رو بگم که تو و فصلا ازم دلخور نشین ؟
غش غش خندید.
برق ذوق و خوشحالی رو به وضوح تو چشاش
میدیدم. گفتم حالا به این فصلا،
ستارهی پر نور توی چشات رو هم اضافه کن.🥹💛🧷|•
۱۴.۷k
۰۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.