دست بردار ازین هیکل غم

☘️؛
دست بردار ازین هیکلِ غم
که ز ویرانیِ خویش است آباد.
دست بردار که تاریکم و سرد
چون فرومرده چراغ از دَمِ باد.
دست بردار، ز تو در عجبم
به دَرِ بسته چه می کوبی سر.
نیست، می دانی، در خانه کسی
سر فرومی کوبی باز به در.
زنده، این گونه به غم
خفته ام در تابوت.
حرف ها دارم در دل
می گزم لب به سکوت.
دست بردار که گر خاموشم
با لبم هر نفسی فریاد است.
به نظر هر شب و روزم سالی ست
گرچه خود عمر به چشمم باد است....[🦋]

#احمد_شاملو ❤️☘️
دیدگاه ها (۰)

☘️؛با امیدے که مرا حوصله داد. باد بگذار بِپیچَد با شب بید بگ...

☘️؛ از براے تو مفهومے نیست ‌ نه لحظه ای: پروانه ائے ست که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط