مروری بر خاطرات مرحوم علی شمقدری یار دیرین امام خامنه ا

مروری بر خاطرات مرحوم علی شمقدری ، یار دیرین امام خامنه ای روحی فداه ، به مناسبت دهه ی مبارکه فجر
قسمت ششم
....اول محرم ۱۳۶۰ برو بچه های اصناف و حزب جمهوری اسلامی گفتند برویم دیدار حضرت امام خمینی، حدود هفتصد نفر زن و مرد آماده شدند با اتوبوس رفتیم تهران . ما به تهران رفته بودیم که حضرت امام را ملاقات کنیم. در تهران متوجه شدیم که ملاقاتهای حضرت امام تعطیل است و ملاقات ندارند. ماندیم چه کار کنیم ، رفقا گفتند ، شمقدری این مشکل به دست تو حل می شود ، بیا به آیت الله خامنه ای که آن موقع رئیس جماور شده بودند زنگ بزن ، خلاصه تلفن پیدا کردیم و من زنگ زدم به آقا ، تلفن را کس دیگری برداشت ، وقتی خودم را معرفی کردم گوشی را داد دست آقا ، سلام و احوالپرسی ، خلاصه مساله را طرح کردم. گفتند : پیگیری کنید ان شاءالله درست می شود.
وقتی می خواستم خداحافظی کنم گفتند: من هم با تو کار دارم ، گفتم: بفرمایید، گفتند:می توانی زن و بچه ات را رها کنی بیایی تهران با همدیگر برویم هوا؟
من موضوع را متوجه شدم ، منظور ایشان شهادت بود . دلم برای مظلومیت ایشان سوخت. بی تامل و تفکر گفتم بله حتما می آیم . گفتند دو سه نفر را هم با خودت بیاور . همان جا پشت تلفن اسم چند نفر را بردم و گفتم خودم انتخاب می کنم و به شما خبر می دهم، پشت تلفن اسم رجب زاده، ضیافتی و یک دو نفر دیگر را بردم ، اینها کسانی بودند که از قبل از انقلاب با آقای خامنه ای در ارتباط بودند. به آقای خامنه ای گفتم : به مشهد که رسیدم شب سه شنبه با شما تماس میگیرم و هماهنگ میکنم. چند نفر را جمع کردم و ماجرای درخواست آقای #خامنه_ای را مطرح کردم. من هرجا میخواستم صحبتی بکنم از قرآن مثال می آوردم. داستان موسی و شعیب را در آن جمع مطرح کردم، گفتم : #موسی وقتی به کوه طور رفت#زن داشت و زنش هم حامله بود. گله ی گوسفندی هم داشت. در بیابان طوفان شد، موسی متوجه آتشی شد ، به خانواده اش گفت ، من میروم...اما وقتی رفت و بحث رسالت و پیامبری مطرح شد دیگر خدا اینجا از زن و بچه اش چیزی نمیگوید دیگر صحبت مبارزه با فرعون و طاغوت و اذهب الی فرعون است.حالا من به شما بگویم که حواستان جمع باشد، در این ماموریت هم ما باید قید زن و بچه و کارو کاسبی را بزنیم. ....رفتم دنبال تهیه ی بلیت هواپیما. رفتن من از مشهد و دل کندن یکباره کار آسانی نبود....
ادامه دارد....
#علی_شمقدری
#معرفی_کتاب
#کتاب_متولد_چهل_و_دو
#کتاب
#کتابخوانها_با_کلاسترینند
#کتاب_نخواندن_خیانت_به_خود_است