در من شهریست که بهار را

در من شهری‌ست که بهار را
سال‌هاست از یاد برده است.
خیابان‌هایش رنگ پاییز دارند،
و عطر سرد زمستان بر تنم سوز میزند...
اما خیالت!
ظهر تابستان من است.
گرم و سوزان.
اینجاست که عطشت به سرم میزند!
و تمام مردم شهر را
چون تو
سراب میبینم.
#مهران_رمضانیان


#عاشقانه#تصاویر_جذاب_دنی_زلزله😉😍
دیدگاه ها (۴)

خودت باش،نه تندیسی که دیگران می خواهند!وقتی قالب فکر دیگران ...

من نوشتم که تورا دوست ندارم ای کاشنامه ام گم بشود، نامه رسان...

قـبــل از عـاشـق بـودن صـادق بـودن را بیـاموزیـد چـرا ڪ اگـر...

بـه خـودت اجـازه بـده کـه شاد بـاشـی،تـو لیـاقتـشـو داری ......

ثبت کاشان به عنوان پایتخت خلاقیت معماری دنیا

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط