ن

ﺳﻤﺖ ﭼﺸﻤﺎن ﺗﻮ ﯾﮏ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻪ آن ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮی، ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﺒﺴﻢ ﻫﺎﯾﺖ
ﺧﻨﺪﻩ ﺑﺮ روی ﻟﺒﺖ ﯾﮑﺴﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﻓﺎﺻﻠﻪ دﻓﺘﺮ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻣﺮا ﭘُﺮ ﮐﺮدﺳﺖ
ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ورق ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﮔﺮﯾﻪ ﺧﻮﺑﺴﺖ وﻟﯽ ﻓﮑﺮ ﻏﺮورم ﻫﺴﺘﯽ؟
ﺑﻐﺾ دل ﭘﺸﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﻨﺠﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﮔﻔﺘﯽ از ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪی درد ﺑﺲ اﺳﺖ ﺧﻮاﺳﺘﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﻮد ﭘﻨﺠﺮﻩ؟ ﺑﺎﺷﺪ....ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ@@@@
دیدگاه ها (۱)

عشق یعنی .. یهو بخودت میایی میبینی یکی هست با همه فرق میکنه!...

ﺯﻣﺎﻥ ﭼﻴﺰ ﻋﺠﻴﺒﺴﺖ ...ﻣﻴﺪﻭﺩ ...ﺟﻠﻮ ﻣﻴﺮﻭﺩ..ﻭﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﺁﺩﻡ...

ســــڪوتسڪوت حرفیست براے؛دیدن و ندیدن..!خواستن و نخواستن..!ب...

دلم گرفته برایم بهاربفرستیدزشهرکودکی ام یادگاربفرستیددلم گرف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط