خیال روی تو را میبرمبه خانهی خویش

خیال روی تو را می‌برم‌به خانه‌ی خویش
چـو بلبلی که برد گل به آشیانه‌ی خویش


#رهی_معیری
دیدگاه ها (۳)

پیـــــوستــــــه پیـــــشِ چشـــــــــــمِ خیـــــالـــــم ...

عصرها ڪنار پنجره رنڪَ پوستم را به ذره هاے درهم غروب می بخشم ...

تو نیستی که ببینیچگونه عطر تودر عمق لحظه ها جاریست...#فریدون...

از وقتی تو آمدی خورشید از چشم هایم افتاده !صبح من با تو روشن...

بر گلشنی اگر بگذشتـم چـو باد صبحنی عِشـق سَـرو بود و نه شـوق...

.ترسیم تو در آیینه ی خیالمی بَرَدَم به سرزمینهای دوربه حوالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط