진정한 시링❤

진정한 시링❤
P~13
جینا:جیمین بیا بریم دیگه
جیمین:امم نه
جینا:چرا بیا بریم دیگه
جیمین:ولی یه شرط داره امشب بیا خونه من
جینا:چی امم باشه فقط اونا میدونن ما با همیم
جیمین:اره
جینا:هوففف باشه بیا بریم حالا
جیمین:اوکه (و رفتن پایین)

«بعد از بریدن کینک جین داشت سر یه مین تنها داشت کیکش رو میخورد که.»

ویو جینا:
داشتم کیکم رو میخوردم که یهو یکی از پشت گردنم رو بوسید و کنارم ایستاد
جینا:داری چیکار میکنی
جیمین:«میخنده»یکم کیک بهم میدی🥺
جینا مگه نخوردی باشه بیا« چنگال اورد جلو دهنش و خورد»
جیمین:امم خوشمزس«کوک و جویی و ته ته و هانا و ته یانگ هم اومدن»
کوک:بلاخره😏
جویی:به من میگفتی بدبخت شدی خودت هم الان شدی
جینا:نشدم و نمیشم
جویی:یعنی چی
جینا:فردا بهت میگم
ته ته:خب فکر کنم باید برات صلوات بفرستم جینا🤧
کوک:اره..... راستی جویی اونشب ازت گزشتم ولی امشب نه
جویی:کوکی جونم ترو خدا🥺
کوک:اصلا
هانا:جلو بچه لطفا نه
جیمین:او راستی ته یانگ از کادوت خوشت اومد اون پاداش تو بود هااا
جینا:🤦🏻‍♀
بعد تولد:

تو ماشین جیمین:«تازه سوار شدن هنوز ماشین رو جیمین روشن نکرده»
جینا:چیه نمی خوای بریم
جیمین:امم..جینا تو دیگه تو عمارت من زندگی میکنی و نمیری خونه خودت فهمیدی..و قبل رفتن به عمارت بوسم کن تا بریم
جینا:باشه...یااا خیلی بدجنسی
جیمین:چراا
جینا:میخوای بعد پارمم کنی الان هم میخوای ببوسمت باشه ولی*و بوسید*
جیمین:امم خب همچین عشقی داشته باشی خب بریم😎

تو عمارت:
تو اتاق مشترک جیمین و جینا:
جیمین:خب بیبی گرل بریم تو کارش
جینا:اوکه(چرا انقدر ریلکس و پایس😑)
(به خاطر احترام به اعضا اصمات نمی نویسم😁🙂)
حمایت پلیز برای ۵تا پارت بعد
۱۰لایک
۳کامنت
چیز زیادی نیست پلیز می حمایت کنید🙃❤

گایز من ساعات ۳.۴.و بعضی وقتا۳.۴.۵.نیستم اوکه برا همین دو پارت ظهر ها و دو پارت یا سه پارت شبا میزارم

باییی🥲😇🤗

#نفر_بعدی_درکار_نیست

#ما_کیپاپرا_متهدیم