ب اجازه در صدر شعرم نشستی

.
بے اجازه در صدر شعرم نشستی
واژه ها را؏ـاشق ڪردے و بےخبر
ازسه نقطه ے سطرآخر، خارج شدے ...
اے ڪاش قبل از رفتن
به پشت سرت نڪَاه میڪردی
و ڪلمات پایانے شعر را میخواندے
آنجایے ڪه نوشته بودم ،
من بے "تــــღــــو" خواهم مُرد...!!

#ناشناس

࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─♥
دیدگاه ها (۰)

همیشه آخرین سطر برایش می‌‌نوشتم ؛روزے بیاڪه برایِ آمدن دیرنش...

آخر اڪَر پرستش‌ِ او شُد ، ڪَناه‌ من...عُذر ڪَناه‌ من،...

روز پدر بر بزرگ مردان سرزمینم مبارک باد ♥🙏

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط