یک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام
یک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام
آرام وسرد گفت:که در طالع شما...
قلبم تپید، باز عرق روی صورتم نشست
گفتم بگو مسافر من میرسد ؟ و یا...
با چشمهای خیره به فنجان نگاه کرد!
گفتم چه شد؟ سکوت بود و تکرار لحظه ها
آخر شروع کرد به تفسیر فال من...
با سر اشاره کرد که نزدیکتر بیا
اینجا فقط دو خط موازی نشسته است
#یعنی_دو_فرد_دلشده_ی_تا_ابد_جدا
انگار بی امان به سرم ضربه میزدند
یعنی که هیچ وقت نمی آید او خدا؟؟؟
گفتم درست نیست، از اول نگاه کن
#فریاد_زد_بفهم_رها_کرده_او_تو_را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لینک جدید کانال من در تلگرام* :
https://telegram.me/moonlightyy/AAAAAEDrY--DUzuDa5Fuoad
آرام وسرد گفت:که در طالع شما...
قلبم تپید، باز عرق روی صورتم نشست
گفتم بگو مسافر من میرسد ؟ و یا...
با چشمهای خیره به فنجان نگاه کرد!
گفتم چه شد؟ سکوت بود و تکرار لحظه ها
آخر شروع کرد به تفسیر فال من...
با سر اشاره کرد که نزدیکتر بیا
اینجا فقط دو خط موازی نشسته است
#یعنی_دو_فرد_دلشده_ی_تا_ابد_جدا
انگار بی امان به سرم ضربه میزدند
یعنی که هیچ وقت نمی آید او خدا؟؟؟
گفتم درست نیست، از اول نگاه کن
#فریاد_زد_بفهم_رها_کرده_او_تو_را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لینک جدید کانال من در تلگرام* :
https://telegram.me/moonlightyy/AAAAAEDrY--DUzuDa5Fuoad
۴۵۵
۲۶ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.