همیشه طنز ها خنده دار نیستند
همیشه طنز ها خنده دار نیستند
گاهی فقط میشه ی بغض
محمدحسین صدرزاده، برادر شهید،مصطفی صدر زاده عکسخاطره ای از سال 76 منتشر کرده است. درعکس، محمد حسین، مصطفی را روی دو دست بغل کرده است.
محمدحسین از خاطره جای مانده در عکس برادر شهیدش میگوید: سال 76 بابام جیره سپاه رو گرفته بود پوتیناش کوچیک بود ساقش رو کوتاه کرد و به مصطفی داد. مصطفی شروع کرد غر زدن که من کفش اینجوری نمیخواهم که بابام به حرفش گوش نداد. فردا صبحش مصطفی با همان پوتینها رفت مدرسه و در راه زمین خورد و نیسان حمل شیر از روی پاشنه پای چپش رد شد. پایش شکست و دکتر گفت خدا را شکر کنید پوتین پایش بود و گرنه استخوانهای پا خرد می شد.
عکس پایینی حتما خاطرهی دیگری دارد.
خانواده شهیدصدرزاده، چند هفته ای هست که عکسهای قدیمی را زیر و رو میکنند و خاطره هایش را بیرون میکشند، تعریف میکنند، خنده ریزی میکنند و شاید هم بغض میکنند. مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرم حضرت زینب (ع) از شب عاشورا تا بینهایت پرواز کرد.
#شهادت#مدافع_حرم#عشق#خاطره#نوستالژی#فکرنو#
گاهی فقط میشه ی بغض
محمدحسین صدرزاده، برادر شهید،مصطفی صدر زاده عکسخاطره ای از سال 76 منتشر کرده است. درعکس، محمد حسین، مصطفی را روی دو دست بغل کرده است.
محمدحسین از خاطره جای مانده در عکس برادر شهیدش میگوید: سال 76 بابام جیره سپاه رو گرفته بود پوتیناش کوچیک بود ساقش رو کوتاه کرد و به مصطفی داد. مصطفی شروع کرد غر زدن که من کفش اینجوری نمیخواهم که بابام به حرفش گوش نداد. فردا صبحش مصطفی با همان پوتینها رفت مدرسه و در راه زمین خورد و نیسان حمل شیر از روی پاشنه پای چپش رد شد. پایش شکست و دکتر گفت خدا را شکر کنید پوتین پایش بود و گرنه استخوانهای پا خرد می شد.
عکس پایینی حتما خاطرهی دیگری دارد.
خانواده شهیدصدرزاده، چند هفته ای هست که عکسهای قدیمی را زیر و رو میکنند و خاطره هایش را بیرون میکشند، تعریف میکنند، خنده ریزی میکنند و شاید هم بغض میکنند. مصطفی صدرزاده شهید مدافع حرم حضرت زینب (ع) از شب عاشورا تا بینهایت پرواز کرد.
#شهادت#مدافع_حرم#عشق#خاطره#نوستالژی#فکرنو#
۴.۴k
۲۷ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.