عشق تازه می رسد از راه عشق بهتری

🍒🌱عشق تازه می رسد از راه، عشق بهتری
گونه ها و پلک ها و چشم های دیگری

آمد و رد شد ولی هم ماند و هم رفت از دلم
چون خیابانی که ساکن می رود به هر وَری

لب گزان با روسری رد شد نمی داند مگر
"شغل لب بوسیدن است و شغل گیسو دلبری"

حرف خاصی نیست حتی در به رویم بسته است
...

او که با من حرف می زد سال ها از هر دری

عشق تازه، خیز و با این شعر در ذهنم برقص
تا که شاید تو درآری بین این سرها سری

آنچنانکه شاخه ها را برگ ها زیبا کنند
حجم مویت دیدنی تر می شود با روسری

دیدم و بوسیدمش در آینه گفتم به خود
ای پلنگ قصه به مرداب داری می پری

دلبرا! با هر دو تیرت یک نشان آخر زدی
آمدی دل بردی و چون می روی دل می بری

زندگیّ شاعرانه اول و آخر همین
عشق شعر اولیّ و شعر عشق آخری🍒🌱
#محمد_ارتیزاد
دیدگاه ها (۰)

🌱🍒شعر من است به صبح نگاهتتا بدمد نفس ازسینه اشتیاقباطلوعی که...

دلنوشته های من

🍒🌱و مننیمی زن‌ام نیمی بادکه هر شبتمامِ کوچه‌های شهر رابه در ...

🍒🌱غمگین که باشی ، فرو می ریزممثل اشکنه مثل دیوار شهرکه هرکس ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط