به سر زلف خودت باز مرا دار زدی

به سر زلف خودت باز مرا دار زدی
جان به در بردم و تو باز به تکرار زدی


من به دار خود و بی رحمی ات عادت کردم
تو گهی بر در و گهگاه به دیوار زدی


تو نکردی نظر رحم بر این عاشق زار
کم نیاوردی و هر مرتبه بسیار زدی


کرده ام موی سیه را همه بر دار سپید
عاقبت دشنه بر این قلب شرر بار زدی


با غم هجر تو من مردم و نابود شدم
با فراقت رقم مرگ منِ زار زدی ....
دیدگاه ها (۶)

چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخندمشکلی گر سر راه تو ببندد ...

جاتون خالی..

امروز برداشت محصول..جاتون خالی.. خخخخخخخخخ

امروز حیاط خونه ما (رشت) بفرمایید..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط